فارن پالیسی در گزارشی آورده است:
مقامات در رژیم اسلامی مسائل زیادی برای نگرانی دارند، اما آنچه به طور ویژه آنها را ناراحت و نگران کرده این است که کشورهای آسیایی خیلی سریع جمهوری اسلامی را به عنوان یک شریک تجاری کنار گذاشتند. رژیم ایران امیدوار بود که «شرق» اقتصاد آن را از فشار تحریم های اعمال شده از سوی دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، نجات دهد. در سال ۲۰۱۸ که ترامپ و تیم او قصد داشتند شدیدترین تحریمها را علیه رژیم ایران اعمال کنند، رهبر این کشور دولت را به جستجوی شرکای تجاری در شرق ترغیب کرد.
روابط رژیم ایران با کشورهای آسیایی در دوران ریاست جمهوری ترامپ در سطوح مختلفی بوده، اما در کل، هیچگاه هیچ نشانه ای از موفقیت در این روابط دیده نشده است. کره جنوبی و هند خیلی سریع تمایل خود را به احترام به تحریم های ایالات متحده نشان دادند و خرید نفت از رژیم ایران و سرمایهگذاری های بلندمدت در ایران را متوقف کردند و حتی حاضر نشدند کالایی به ایران بفروشند. تنها در ماه ژوئن امسال و بعد از دو سال مذاکره بود که کره جنوبی حاضر شد محموله ای از کالاهای بشردوستانه به ارزش ۵۰۰ هزار دلار را به ایران ارسال کند. ظاهرا قرار است یک محموله دو میلیون دلاری نیز در راه باشد، البته به شرطی که سئول بتواند موافقت واشنگتن را جلب کند. کره جنوبی همچنین برخی از پرداخت های مربوط به خرید نفت ایران در دوران پیش از تحریم ها را که مبلغی حدود ۷ میلیارد دلار میشود، بلوکه کرده است. رسانه های ایرانی عمدتا در مطالب خود بازپرداخت بدهی های کره شمالی و دیگر کشورها را خواستار می شوند. حسن روحانی، رئیس دولت اسلامی، از دولتش خواسته علیه سئول به صورت قانونی اقدام کند تا شاید بتواند دیگران را از پیشروی در همین مسیر بازدارد. اما اعتراض های رژیم ایران چندان نتیجه بخش نبودند. در سال ۲۰۱۹ که شرکت های سامسونگ و ال جی کره جنوبی اعلام کردند کار خود را در ایران متوقف می کنند، مقامات تهران به آنها هشدار دادند که بازگشت به بازار ایران ساده نخواهد بود. با این حال، آنها ایران را ترک کردند چرا که اگرچه ایران بازار بزرگی به شمار می رود، اما قطعا ایالات متحده بازار بزرگ تریست.
مساله تنها کره جنوبی نبوده و نیست. در رابطه با هند نیز اتفاقات مشابهی در جریان بوده است. دهلی نو در سال های اخیر تقریبا در هر شرایط حساسی که وجود داشته، به تهران پشت کرده است. در سال ۲۰۱۸ که ترامپ از اعمال تحریم ها علیه رژیم ایران خبر داد، دهلی نو ابتدا درصدد معامله ای شیرین تر با تهران برآمد. هند از دیرباز کسری تجاری بزرگی با ایران داشته است؛ برای نمونه، در سال ۲۰۱۸ واردات هند از ایران حدود حدود ۱۳ میلیارد دلار بود و صادرات آن نهایتا ۳ میلیارد دلار ارزش داشت. دهلی نو می خواست این عدم تعادل را از بین ببرد و از این رو، تجارت کالا در برابر نفت را پیشنهاد کرد. چنین شرایطی برای ایران مناسب نبود چون آن را از ارز مورد نیاز خارجی محروم می کرد. سرانجام، هند نتوانست زیر فشار آمریکا تاب آورد و روابط با رژیم ایران را کلا قطع کرد. هند حتی به رغم معافیت سرمایه گذاری ها در بندر چابهار از تحریم ها، از پروژه ها در خلیج عمان کناره گرفت. در مقابل، رژیم ایران شروع به انتقاد از سیاست های هند در کشمیر کرد؛ مساله ای که تا پیش از آن عمدتا درگیرش نمی شد.
در میان شرکای تجاری رژیم ایران در شرق، ژاپن و چین به دلایل مختلفی اهمیت بیشتری داشتند. ژاپن خیلی سریع با همکاری با تحریم های ایالات متحده علیه رژیم ایران موافقت کرد. اما در عین حال، توکیو با کمال میل حاضر بود نقش میانجی احتمالی را بین تهران و واشنگتن ایفا کند. از آنجایی که ژاپن یک متحد برجسته آمریکاست، رژیم ایران هرگز امید زیادی به ادامه تجارت با آن در میانه تحریم ها نداشته است، اما از تلاش های آن برای حصول راه حل دیپلماتیک قدردانی می کند.
در همین حال، رژیم ایران به چین به مثابه راه حل نهایی برای همه ناامیدی ها می نگریست. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه رژیم، در ماه مه سال ۲۰۱۹ برای یک ماموریت دو جانبه به چین رفت: از پکن بخواهد در نجات توافق هسته ای به تهران کمک کند و همچنین آن را برای ادامه خرید نفت و دور زدن تحریم های واشنگتن تحت فشار بگذارد. در ابتدا به نظر می رسید ظریف پیام خود را به خوبی منتقل کرده است؛ برای اولین مرتبه از اعلام ممنوعیت خرید نفت ایران از سوی ایالات متحده، یک محموله نفت ایرانی به بندر چینی رسید. اما در حقیقت، تجارت ایران و چین در سال ۲۰۱۹ حدود یک سوم کاهش یافته و به ۲۳ میلیارد دلار رسیده بود.
اطلاعات در این زمینه در شرایطی منتشر شد که احساسات ضد چینی به دلیل شیوع ویروس کرونا تشدید شده بود. تنش ها به اندازه ای تشدید شد که سفیر چین به ایران نامه ای سرگشاده نوشت تا توضیح دهد کاهش مبادلات تجاری به دلیل بحران کووید ۱۹ بوده و موقتی است. از آن زمان، سفیر چین به طور دوره ای این مساله را به اذهان عمومی ایران یادآوری می کند که چین برنامه های استراتژیک بلند مدت برای ایران دارد. با این حال، اگرچه چین در میان مقامات رژیم ایران از محبوبیت برخوردار است، مردم منطق گذاشتن همه تخم مرغ ها در سبد چینی را زیر سوال برده اند.
شکی نیست که روابط رژیم ایران با چین ورای تجارت است. همانطور که در رای چین علیه قطعنامه اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی در رابطه با ایران مشهود بود، تعاملات دو کشور چند جانبه است. مهم ترین مساله در این روابط این است که هر دو طرف به دیگری به چشم کارتی برای بازی در جنگ با ایالات متحده می نگرند. با این حال، باز هم چین آنطوری که رژیم ایران تصور و روی «شرق» برای نجات اقتصاد خود از تحریم های ایالات متحده حساب می کرد، کمک رسان نبوده است. مساله صرفا همخوانی برخی منافع چین با نیازهای ایران است و جدای از آن هیچ نشانه ای دال بر موفقیت سیاست رژیم ایران در چرخش به سمت شرق دیده نمی شود.